روبه عشق است اگر قبله ایمانی ما
داغ عشق است، ببین، شرط مسلمانی ما
داغ دیدیم، ولی اخم به ابرو نبریم
بس نگین دارد، این ملک سلیمانی ما
شرمتان باد که از نسل شغادید همه
می توانست یقین، رستم دستانی ما
می توانست، ولی جز راه و رسم عباس (ع)
نیست شوق و شرری در دل یزدانی ما
مرگمان باد اگر شکوه کنیم و ناله
که خروش آید از این غیرت ایرانی ما
رود بودیم و اکنون سیل خروشان شدهایم
بهراسید هم از این شب بارانی ما
صبح امید که خورشید از مشرق بدمد
نورباران شده تا دولت کنعانی ما
بسم رحمان رحیم است، و این آغاز است
که به جانان برسد عزم خراسانی ما