نوجوانی که با دستفروشی به مردم لبنان و غزه کمک می‌کند.

با جعبه بیسکویت توی دستش، یک گوشه ایستاده بود. از توی کلاه و شالگردن گردی صورتش دیده می‌شد. به جعبه توی دستش نگاه کردم و رفتم جلو‌.
– سلام خاله اینا چیه؟
– بیسکویت. پولشو میخوام بدم به مردم لبنان.
– حالا چرا تبلیغ نمیکنی؟
گونه‌هایش سرخ شد.
– آخه اولین باره که میام.
رد خجالت را توی صورتش دیدم. لبخندی زدم و گفتم:
– تو خیلی کار با ارزشی انجام میدی. من میخرم. مطمئنم بقیه هم کم‌کم میان!

روایتی از خانم نیلوفر نصیری از کانال حسینیه هنر سبزوار

مهم نیست چه امکاناتی داریم؛ مهم این است که بخواهیم کاری را انجام بدهیم که وظیفه‌ی خودمان می‌دانیم. آن وقت انجامش خواهیم داد!

امتیاز شما به این مطلب

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

پست‌های اخیر

پویش نقش من در تقویت جبهه مقاومت چیست؟

راه برای همه‌ی کسانی که می‌خواهند به فرمان جهاد رهبرانقلاب لبیک بگویند، باز است. ️خانم…

4 ساعت پیش

سلسله نشست‌های هم‌اندیشی امتداد اندیشه تا عینیت اجتماعی

پخش زنده در بستر اسکای‌روم باحضور: فهما (ستاد هماهنگی کانون‌های فرهنگی هنری مساجد کشور) اندیشکده…

9 ساعت پیش

دوره تربیت تسهیل گر کتابخوانی نوجوان

تربیت مربی سومین دوره رویداد فرهنگی مشهد شهر کتابخوان ها (آبان ۱۴۰۳) جلسات دوره: ️جلسه…

12 ساعت پیش

مراسم رونمایی و خوانش کتاب خلاصه خوبی ها

خاطرات همسر سردار شهید عاصمی با حضور مهمانان ویژه پنج‌شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۳۰…

12 ساعت پیش

سلسلهٔ نشست های بازاندیشی در مسائل بین المللی و بازنگری در مشهورات جامعهٔ جهانی

گفتگو و هم اندیشی پیرامون آنچه فلسطین به جهانیان می‌آموزد ٢ با حضور طلّاب، دانشجویان…

12 ساعت پیش

امام صادق علیه السلام

کُونُوا دُعاةَ النّاسِ إلَی الْخَیْرِ بِغَیْرِ ألْسِنَتِکُم، ‌لِیَرَوا مِنْکُمُ الإجْتِهَادَ وَالصِّدْقَ وَالْوَرعَ. مردم را از…

18 ساعت پیش