جواد موگویی نویسنده و مستندساز که در کنار مردمان سیل زده استان سیستان و بلوچستان و گروه های جهادی حضور دارد، روایتها و روزنوشتهای جالب توجه و قابل تاملی از وضعیت سیلزدگان و فعالیتهای جهادگران دارد. این روزنوشت ها را به مرور در صفحه خود در اینستاگرام قرار می دهد.
روزنوشتهای سیل بلوچستان
روز اول ۹۸/۱۰/۲۳ قسمت اول
۹۸ با سیل شروع شد و در میانه رسید به بحران داخلی متحدان ایران در منطقه. به آبانماه که رسیدیم، آتش گرانیِ شبانه بنزین همه ایران را فرا گرفت تا داغدار خونهای ریخته شویم.
ترور سردار اما میلیونها ایرانی را روانه خیابانها کرد. وحدت زیر تابوت “قهرمان مردم”، همه را دلگرم کرد. با زدن پایگاه آمریکایی قدری داغ سردار التیام یافت اما به ناگاه شهادت مسافران هواپیما بهتزدهمان کرد. و حالاهم سیل در بلوچستان.
کاش زودتر برسیم به۹۹٫ کاش این سال لعنتی زودتر اسفندش برسد.
دیشب رامین، همان بسیجی تپل زاهدانی زنگ زد. سیل امانشان را بریده!
رسانهها درگیر کارآگاهبازی کشف رمز و راز سقوط بویینگ هستند. برخی هم مشغول تسویه حساب جناحی با سپاه.
بچههای بسیج و حزبالله نیز هاجو واج ماندهاند چه کنند! ترور سردار، سقوط بویینگ و اعتراض به حق جامعه، همه را سردرگم کرده. اما در این میان سیل در بلوچستان گردن کلفتی میکند!
امسال تقریبا کاری نکردم! چند کتاب و فیلمم نصفه کاره مانده؛ چندماه اول را در سیل لرستان و خوزستان بودم. سفر اربعین چند روزهام شد چندماهه؛ از مرز پاکستان و مرز مهران تا عراق و سوریه و لبنان.
تازه مشغول کار شدیم که ترور و سقوط بویینگ هوش را از سرم پراند. و حالا سیل بلوچستان که عذاب وجدان نرفتن، خواب را از چشمهایم ربوده.
القصه!
امروز راهی بلوچستان شدم. جز روایتگری در همین صفحه کاری از دستم برنمیآید. تا بلکم شما را به کمک به بلوچستان ترغیب کنم.