تا کلاس ششم ابتدایی را در مدارس رسمی خواند و پس از آن با تشویق پدر در حدود سال ۱۳۱۵ مشغول تحصیل علوم دینی شد. مقدمات را نزد پدر آموخت و بعد وارد مدرسه علمیه نواب گردید. در پانزده سالگی مانند پدرش که در کسوت روحانیت شغل آزاد هم داشت، برای امرار معاش خود به کار کفاشی روی آورد. در سال ۱۳۲۷ ازدواج کرد که حاصل این ازدواج ۴ فرزند بود. در پنجاه سالگی برای بار دوم ازدواج کرد. بعد از کودتای ۱۳۳۲ که فعالیت گروه ها و فرقه ها به ویژه حزب توده و بهائیت افزایش یافت، متدینان مشهد بر آن شدند که اقدام به پرورش نیروهای متعهد نمایند. او نیز که اعتقاد داشت حکومت امام زمان (عج) نیازمند مدیرانی متعهد و متخصص است، به این گروه پیوست و در تاسیس بیشتر مدارس دینی مشهد به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مشارکت داشت.
وی علاوه بر همکاری با بزرگانی همچون مرحوم عابدزاده و آستانه پرست، خود نیز اقدام به راه اندازی چند مدرسه در مناطق مختلف مشهد کرد. مدرسه جعفریه در خیابان آزادی، ابوریحان در خیابان بهشتی، عفتیه در بلوار فاطمیه کنونی، مدرسه ای در خیابان گاراژدارها (که اکنون به اسم شهید تدین معروف شده است)، ابوسعید در خیابان جنت، جهان دانش در خیابان خواجه ربیع، مدرسه علمیه طرقدر، دبیرستان ادب در احمدآباد و… از جمله این اقدامات است. او همچنین با توجه به وضعیت نامناسب مدارس دولتی برای دختران در اوایل دهه ۵۰ یک کلاس مقطع ابتدایی در منزل خود تشکیل داد که خود علاوه بر تدریس قرآن، بر امور فوق برنامه و سرویس رفت و آمد دانش آموزان نظارت دقیق داشت. دانش آموزان پس از اتمام کلاس پنجم مدرک رسمی می گرفتند. پس از چندی ساواک به این مدرسه مظنون شد و مدتی آن را تعطیل کرد. بار دیگر وی را در سال ۱۳۵۴ به مدت ۴ روز زندانی نمودند تا مدرسه را تعطیل کند اما او با ترفندی، مانع از این کار شد. در زمانی که اردوهای دانش آموزی به صورت مختلط و در شمال کشور برگزار می شد، برای مقابله با این سیاست، اردوگاهی را در اطراف مشهد ایجاد نمود و دانش آموزان مدارس دینی را به آن محل می برد. در برنامه های این اردوها، خود او طراح و مجری بود که در کنار ورزش و تفریح، آموزش قرآن و قرائت و احکام نمازجماعت گنجانده می شد. یکی از جلوه های جدی فعالیت های او آموزش، تدریس و تعلیم قرآن به نوجوانان و جوانان بود که از نخستین سال های شروع فعالیت خود تا آخرین روزهای حیات متعهد به انجام آن بود. در این راه شیوه ای جدید به کار می بست که بین طلاب جوان به شیوه تدین مشهور شده بود. نقل است هنگامی که سر کلاس قرآن بود و خبر فوت فرزند خردسالش را به او دادند، کلاس را تعطیل نکرد. با راهنمایی میرزا علی فلسفی به نزد نماینده آیت الله خوئی در اصفهان رفت و خبر از وجود زمینی مناسب برای تاسیس مدرسه علمیه در مشهد داد. در سال ۱۳۵۴ زمینی به مساحت ده هزار متر مربع خریداری شد و بنای فعلی مدرسه آیت الله خوئی شامل مسجد، مدرسه و کتابخانه ایجاد شد و اداره امور آن تا پیروزی انقلاب بر عهده او بود. او که فردی مورد اعتماد از سوی خیران شناخته می شد، توانست با جذب کمک های آنان، مسجد حجت در حاشیه خیابان آزادی را تاسیس کند. در اقدامی دیگر وقتی می بیند مجموعه تفریحی کوهسنگی مسجد ندارد، از طریق رایزنی با یکی از ثروتمندان، مسجدی را برای آن تاسیس کرد. یکی دیگر از مساجدی که وی در تاسیس و اداره آن نقش جدی داشته است، مسجد الجواد در خیابان دانشگاه است که از سال ۱۳۵۲ شروع به فعالیت نموده است. امام جماعت این مسجد را سید جعفر سیدان قرار داد و با کمک جوانان همین مسجد «انجمن تعلیمات دینی» را در مرداد ۱۳۵۸ تاسیس کرد. این انجمن، همان مجموعه ای است که پیش از این، در سال ۱۳۴۱ توسط ساواک تعطیل شده بود.
ویژه پژوهشگران و فعالان فلسطین و مقاومت شرکت برای عموم آزاد و رايگان است توضیح…
"صهیونیسم به مثابه هارترین شکل فاشیسم و عصاره تمام پلیدیهای تاریخ استعماری و مولود ارتجاع…
گرامی باد یاد و خاطره شهدای حماسه ۱۰ دی جهت همکاری با ستاد فرم زیر…
مثل زهرا پای حق میایستیم با سخنرانی: حجتالاسلام سید ابوذر حسینی مداح: کربلایی محمدامین جمیع…
در «رویداد ملّی قهرمان» و هفدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در فرهنگسرای بهمن تهران،…
همزمان با فرارسیدن ایام سوگواری حضرت زهرا(س) و با هدف ترویج کتاب و کتابخوانی مرکز…