در هفت سالگی پدر خود را از دست داد و عمویش سرپرستی او را بر عهده گرفت. چیزی نگذشته بود که عمو نیز به رحمت خدا رفت و او نیز برای تأمین مخارج زندگی، چرخ جوراببافی خرید و به کار مشغول شد. عشق همجواری با حضرت رضا علیه السلام، سختی مهاجرت به مشهدمقدس را بر او آسان کرد و زمانی که حتی پول کافی برای سوار شدن بر اتوبوس نداشت، قسمتی از مسیر را پیاده آمد و سرانجام با سختی و مشقت، همراه با چرخ جوراببافیاش و با گرسنگی چندروزه، خود را به مشهدالرضا رساند. پس از مدتی به قم برگشت و ازدواج کرد.
در آنجا علیرغم وعدههای بسیار برای ماندگاری در این شهر، ترجیح داد همچنان همجوار حضرت رضا علیه السلام باشد و در مقابل وعده های نزدیکان میگفت: حاشا به کرم امام رضا علیه السلام که در مقابل این وعده های شما، برای ما کاری نکند. وقتی این سخنان او را میشنیدند میگفتند او دیوانه شده است. از همان ابتدای زندگی مشترک درآمد خانواده را به نصف قسمت میکرد، نیمی برای خرج زندگی و نیمی برای مجالس حضرت زهرا سلام الله علیها و فرزندان طاهرینش. ابتدا از برپایی عزاداری در دهه فاطمیه در منزل خود شروع کرد. کم کم که فعالیت هایش توسعه یافت، در تمام ظهرهای شهادت ائمه معصومین علیهم السلام مجلس روضه او به همراه اطعام برپا بود. پس از مدتی منزلی را در پایین خیابان خرید و آن را تبدیل به حسینیه کرد و حدود ۵۰ سال و تا آخر عمرش در آن، ذکر و یاد ائمه طاهرین علیهم السلام را در آن زنده نگه داشت. اکنون نیز این حسینیه مشغول به فعالیت است. جلسات شبهای دوشنبه حسینیه مرحوم قمی ابتدا به جلسات گردهمایی مداحان و ذاکران اهل بیت علیهم السلام اختصاص داشت که بعدها این جلسات عمومی شد و حتی فقرا و کارتن خواب های اطراف حرم نیز برای اطعام و روضه در آن حاضر میشدند و اکنون نیز حاضر میشوند. تز او بر این بود که تبلیغ دین اسلام با اطعام شروع شد. بر این اساس به سخنرانان حسینیهی خود میگفت سیر کردن شکم مردم با من، تغذیه فکری و معنوی هم با شما. لذتش این بود که مردم به نام امام حسین علیه السلام غذا بخورند. حاج محمود اکبرزاده از مداحان پیشکسوت و انقلابی مشهد میگوید: «بنیانگذار دهه بزرگداشت موسی بن جعفر علیه السلام در مشهد، حاج قاسم قمی بود که حتی از شهرهای دیگر نیز در مجلس باشکوه او شرکت میکردند و من کسی را در میان پیرغلام ها سراغ ندارم که اینگونه از خود مایه گذاشته باشد.» توفیق و اخلاص، قناعت در زندگی و داشتن همسری همپا، آنچنان او را غرق در خدمتگزاری کرده بود که برای نوکری اهلبیت علیهم السلام سر از پا نمیشناخت و دوست میداشت خانواده اش نیز با دست خودشان شریک در این خدمتگزاری باشند. در ایام مبارزات انقلاب اسلامی از همراهان نهضت امام خمینی بود. در دوران دفاع مقدس نیز به عنوان آشپز به مناطق جنوب اعزام و حدود ۲ ماه در آن مناطق به خدمت پشتیبانی پرداخت. پس از بازگشت نیز، در شهر مشهد در خدمت رزمندگان اسلام بود. او پس از دوران جوانی و میانسالی که چندبار به مشاهد مشرفه رفته بود، در ۲۸ سال آخر زندگی خود هیچ سفر حج و عتبات نرفت و زیارت هر روزه سحرگاهی حرم مطهر رضوی خود را تا آخرین دورانی که توانی در بدن داشت ادامه داد. سرانجام در ۱۵ تیرماه ۱۳۹۱ همزمان نیمه شعبان به رحمت ایزدی پیوست و پیکرش در قطعه میرزاجوادآقا در بهشت رضا علیه السلام مشهد مقدس آرام گرفت.