پرفسور رک بول ون Roch Boulvin در بلژیک متولد شد و پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشگاه بروکسل گردید، بعد از اخذ دکترای عمومی، سال ها در رشته تخصصی جراحی عمومی به تحصیل پرداخت و به درجه پروفسوری نائل آمد. او ابتدا در بیمارستان های همان شهر به طبابت پرداخت و در ضمن به عنوان دانشیار دانشگاه بروکسل به تدریس مشغول شد. در سال هایی که مرحوم دکتر اسدی رئیس بخش داخلی بیمارستان امام رضا (ع) بود، استان خراسان به ویژه بیمارستان امام رضا (ع) به تخصص جراحی نیاز فراوان داشت. چون وی سال ها در بلژیک با پروفسور همکلاس بوده و شناخت کاملی نسبت به تجربه و تخصص و ایمان کاری او داشت، دعوت از او را با آستان قدس رضوی در میان گذاشت و در ضمن با وی به مکاتبه پرداخت و رضایتش را برای آمدن به ایران و خدمت در بیمارستان امام رضا (ع) جلب نمود.
آنگاه مراتب را به نایبالتولیه آستان قدس رضوی اعلام کرد و آستان قدس نیز از بول ون دعوت به عمل آورد. وقتی به مشهد وارد شد، ابتدا قراردادی آزمایشی به مدت سه سال با وی منعقد گردید که اگر کار و فعالیتش مورد قبول واقع شود، بعداً نسبت به تمدید آن به مدت بیشتری اقدام نمایند. هنگامی که قرارداد اولیه پایان یافت و از حسن عمل و صداقت و وجدان کاری او رضایت کامل حاصل گردید، قرارداد مجددی به مدت ۱۵ سال منعقد شد. ازلحاظ علمی از افراد برجسته پزشکی بود که حدود ۱۱۹ مقاله علمی در مجلات جراحی فرانسه، بلژیک، لبنان و ایران منتشر کرد و تألیفی هم در زمینه تخصصی خود داشته است. ازنظر انساندوستی و عاطفه و مهربانی از نوادر بود و کمتر پزشک خارجی در ایران به این دلسوزی و صداقت دیده شده است. او در طبابت، پیوسته نوع بیماری و درجه فقر و تنگدستی بیمار را مدنظر داشت و بخاطر این محبوبیت فراوانی در بین به مردم به هم رسانیده بود. درعین حال به هیچ چیزی جز بیمار و بیمارستان توجه نداشت و همچنان با همسر و دو فرزندش در مشهد زندگی میکرد و در هفته چند ساعت در دانشکده پزشکی مشهد تدریس داشت. چون زندگی اش در شهر مشهد میگذشت و از لحاظ کاری به دستگاه آستان قدس وابسته بود، تحت تأثیر بارگاه ملکوتی حضرت رضا (ع) قرار گرفت و عاقبت در اواخر عمر خدمت مرحوم آیت الله میلانی به دین مبین اسلام تشرف حاصل نمود و نام عبدالله را برای خود انتخاب کرد. آیت الله سید محمد هادی میلانی (ره) دچار بیماری معده شده بود، پروفسور بول ون عمل جراحی ایشان را انجام داد. وی پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن میگویند را برایش ترجمه کند. مرحوم آیت الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت میکردند. پس ازاین مسئله گفت: شهادتین را به من بیاموزید، از این لحظه میخواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم، وقتی دلیل این کار را پرسیدند، گفت: تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون اینکه بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان میدهد، در حالت به هوش آمدن بعد از عمل است و من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم، دیدم او ترانه های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه میکند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است. سرانجام ۱۴ مرداد ۱۳۴۸ بر اثر سکته قلبی در مشهد درگذشت و با مراسم خاص مذهبی مسلمانان در میان اندوه جامعه پزشکان و دانشگاهیان در جنب مقبره خواجه ربیع به خاک سپرده شد.