سید حسنی یا خراسانی کیست..؟یکی از کسانی که قبل ظهور حضرت مهدی( عج ) خروج می کند سید حسنی است . در بعضی روایات به خراسانی تعبیر شده است. بعضی ها می گویند که این سید حسنی چون در آن زمان حسن و حسین را به یک جور می نوشتند این طور خوانده می شود .
ولی ما به این کاری نداریم فقط باید بدانیم که یک سیدی از اولاد امام حسن یا امام حسین خروج می کند .
سید حسنی از کجا خروج میکند؟
سید حسنی از شرق خروج می کند و به خراسان ایران می آید و عده ای را جمع می کند . بعد از طالقان عده ای او را حمایت می کنند . طبق شرایط موجود طالقان که گفته شد همان طالقان ایران است نه طالقان افغانستان . که حضرت می فرمایند گنجهای طالقان ؛ بعد می فرمایند به خدا قسم گنجهای طالقان طلا و نقره نیستند بلکه مردانی هستند که قلبهایی مثل پاره آهن دارند و در خانه ها مانده اند و صبر کردند تا وقتی که سید حسنی قیام می کند کسی نمی تواند جلوی آنها را بگیرد . سید حسنی یک حرکت جنگی در نیشابور انجام می دهد و بعد به اصفهان می روند . در روایات نیامده که در اصفهان چه کاری می کند . بعضی از علما می گویند که از اصفهان نیرو جمع می کند . از اصفهان به طرف قم حرکت می کند . در قم جنگی بین سید حسنی و اهل قم اتفاق می افتد که چهار هزار نفر از قومی ها کشته می شوند . بیست روز در آنجا می مانند بیست نفر را می کشد دو نفر را اعدام می کند و بعد از شهر قم خارج می شود . در روایات آمده که اهل قم به اردهال فرار می کنند . سید حسنی با سید یمانی و صفیانی در یک سال یک ماه و در یک روز خروج می کنند . سید یمنی از یمن خروج می کند . و در حدود هفتاد یا هشتاد نفر با خود نیرو دارد . و نیز همه آنها کشته می شوند . بعد به سید خراسانی ملحق می شود . و با لشکر صفیانی جنگ می کنند . که گفته شده لشکر صفیانی را سید خراسانی تار و مار می کند . در روایات داریم که با هدایت ترین افراد لشکر یمانی است. یعنی لشکر خراسانی یک درجه از لشکر یمانی ضعیفتر است . سید حسنی هم طبق روایات شخصیتی ممتاز دارد . که علائمی ظاهری برای او در روایات آمده که به این قرار است :
کف دست راستش خال سیاهی است . در روایت دیگر آمده که در انتهای شانه چپش خال سیاهی دارد . در بعضی روایات آمده که سید حسنی شخص گمنامی است . در بعضی روایات آمده که جوانی است . این علائم در سید حسنی وجود دارد . این سوال در ذهن بسیاری از مردم شکل گرفته که آیا مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای ( مد ظه ) همان سید حسنی است ؟ جواب این سوال را خدا می داند . ولی به روایتی که گفتیم شخص گمنامی است . و لیکن خروج سید حسنی مشخص است . یعنی وقتی خروج می کند پیدا است . گنج های طالقان یک عده افراد مشخصی هستند وقتی قیام می کنند و به سوی سید حسنی می روند پیدا است . از این علامت می توانیم سید حسنی را تشخیص بدهیم . و روایت داریم که اگر در برف هم راه بروید حتی اگر سینه خیز هم بروید بروید و ملحق بشوید به لشکر سید حسنی که می رسید به ما .
مفضل نقل می کند ، در بحار این حدیث آمده است. سید حسنی خروج می کند و آن جوان خوش رویی است از طرف دیلم (در قدیم به قزوین دیلم می گفتند) پس با صدای فصیح صدا می کند ای آل احمد اجابت کنید ملحوف را یعنی به داد ستم دیده گان برسید . پس اجابتش کنند گنجهای خدا در طالقان ، و چه گنجهایی ، از نقره و طلا نیستند بلکه مردانی هستند مثل پاره های آهن که بر اسب های سفید که سیاهی هم دارند سوار هستند . حالا واقعا بر اسب سوار می شوند یا چیز دیگری سوار می شوند ؟ ( الله اعلم ) و حربه ها به دست گرفته ستم کاران را همی کشند تا به کوفه رسند . و اکثر زمین را صاف کرده و کوفه را برای او پناه گاه قرار دهند ناگاه خبر مهدی و اصحاب حضرت مهدی به ایشان برسد . اصحابش به او بگویند ای پسر پیغمبر این کیست که به زمین آمده ؟ حسنی می گوید ما را ببرید به سوی او ببینیم کیست . و چه می خواه د. حضرت صادق ( ع ) می فرمایند : به خدا قسم سید حسنی می داند که او مهدی است و می شناسد او را فقط می خواهد او را به اصحابش معرفی کنند . پس سید حسنی برود به سوی مهدی و بگوید اگر تو مهدی آل محمد هستی پس کو عصای جدت رسول خدا و انگشتر و لباس و زره که فاضل نام دارد ؛ عمامه که صحاف به آن می گفتند و اسب که یربوع ( احتمالا نام اسب اشتباه باشد. )می گفتند . همه ادوات حضرت مهدی (عج ) اسم دارند . وشتر که ازباع می گفتند و قاطری که دل دل نام داشت و الاغی که یئفور نام داشت و قرآن امیرالمومنین را از او می خواهد . حضرت هم یکی یکی همه آنها را نشان می دهند . سید حسنی عصا را گرفته و بر زمین می زند . چرا ؟ چون می خواهد به لشکریان خود نشان بدهد که این امام زمان (عج ) معجزه هم دارد . عصا را گرفته و آن ر ا در سنگ سخت قرض کند و بکارد و آن سبز شده برگ آورد . و حسنی اراده نداشته باشد مگر آن که به اصحابش بفهماند فضل مهدی را تا با او بیعت کنند . پس حسنی بگود الله اکبر ای پسر رسول خدا دستت را بده تا با تو بیعت کنم . امام نیز دستشان را دراز می کنند و با سید حسنی بیعت می کنند . و سایر لشکریانش بیعت کنند . مگر چهل هزار زیدی .
زیدی ها چه کسانی هستند؟
ما یک فرقه ای داریم به نام زیدیه . زید پسر امام سجاد ( ع ) بود . خود زید هم در آن زمان یک قیامی کرد البته قیامش موفق نبود و خلفای عباسی سه سال جنازش را به دار زدند . که تار عنکبوت ها دور عورت وی را پوشاندند تا نامحرم نبیند . بعد یک فرقه ای درست شدند به نام زیدیه . شعار زیدیه این است که هر شخصی از اولاد حضرت زهرا ( ص ) از امام حسن باشد یا امام حسین که با شمشیر قیام کند و عالم باشد ، او امام است . لذا روایاتی داریم حضرت می فرمایند پلاس خانه هایتان باشید . بعد یکی گفت پس اسلام چه می شود ؟ حضرت فرمودند خدا زیدیه را پیش مرگ شما قرار داده است .
پس زیدیه امام زمان( عج ) را قبول نمی کنند . همه آنها هم بر گردنشان قرآن است . امام می فرماید سه روز به شما فرصت می دهم حجت را تمام کنید برای اینها . سه روز لشکر سید حسنی با این چهل هزار نفر صحبت می کنند . ولی آنها قبول نمی کنند . وقتی سه روز گذشت و آنها امام را قبول نکردند حضرت دستور می فرمایند که تمام آنها را بکشید . همه آنها را می کشند . بعضی ها قرآنهایی که بر گردن آنها بود می خواهند باز بکنند حضرت می فرمایند باز نکنید بگذارید با قرآنهایشان در روز قیامت وارد محشر بشوند . تا حسرتشان بیشتر بشود . در بحار جلد شصت این روایت وجود دارد از امیرالمومنین: خروج کند حسنی صاحب طبرستان با جمع کثیری از لشکریانش سواره و پیاده و بروند به نیشابور تا فتح کنند و دروازه های آن را تقسیم کنند پس بروند اصفهان سپس بروند قم و بین او و اهل قم جنگ بزرگی واقع شود و مردم بسیاری در آن کشته شوند پس اهل قم شکست خورده و فرار کنند . پس حسنی اموال ایشان را غارت کرده و فرزندانشان را اسیر کند و خانه هایشان را خراب کنند پس اهل قم پناهنده شوند به کوهی که ورارهال گویند . پس حسنی چهل روز در آن بلده اقامت کند بیست نفر را بکشد و دو نفر به دار آویزد پس کوچ کند . و مشخص نیست که آن بیست نفر کیست یا آن دو نفر . ( الله اعلم ) و آن روایتی که گفتیم سید حسنی از طرف شرق می آید . این لشکر حسنی یک علامتی هم دارند که پرچمهای سیاه کوچکی در دستشان است . بعضی روایات داریم که پرچمهای سیاه از طرف چین از ناحیه خُتَن باشند و شعیب بن صالح خواهد آمد .
سید حسنی یک فرمانده لشکری دارد که پرچم دار لشکر حضرت مهدی( عج ) هم هست . اون شخص اسمش شعیب بن صالح است. نقل شده است که شعیب بن صالح مردی کوسج است . محل تولد این مرد طالقان است . قبل از خروج حضرت حجت خروج شعیب بن صالحاست از سمرقند . محمد حنفیه نقل می کند که پرچم های سیاه برای بنی عباس پس آن خارج می شود از خراسان . در این روایت آمده که پرچم سیاه مال بنی عباس است . پس هم پرچم سید حسنی و هم بنی عباس دارای یک رنگ هستند . پس باید خیلی مواظب باشیم . هر کسی شعار داد یا حسین یا حسین نباید برویم زیر بیرقش . پس باید در آن زمان توسل پیدا کنیم به عالم ترین علما . ببینیم آنها چه کار می کنند .
در یک روایتی داریم که در زمان بنی اسرائیل شخصی یک جلسه بسیار مهمی داشت به سگی که داشت گفت که امشب سر و صدا نکن من میهمان دارم . ظاهرا این شخص از اولیا الله بود . سگ هم قبول کرد گفت چشم من این شب میخوابم . سگ خوابید و ایشان جلسه را برگذار کرد ولی دید سر و صدا می آید . آمد به سگ نگاه کرد دید که سگ خواب هست . اما صدای سگ می آید . وی ترسید . فردا پیش پیغمبر حاضر شد پیغمبر زمان خودش . گفت آقا دیشب اتفاق عجیبی در خانه من افتاد . و داستان را به حضرت گفت . حضرت خندید و گفت این مثال مردمان آخرالزمان هستند . این صدا مال توله سگهایی بود که در شکم سگ بود . خود سگ آروم بود ولی توله هایی که در رحم سگ بود فریاد می کشیدند .
حضرت فرمودند زمان آخرالزمان این طور می شود که علما ساکت هستند مردم فریاد می زنند . یعنی مردم از علما مقدم می روند .
فرمود پرچم های سیاه ولباس های سفید بر تن دارند . بر مقدمه ایشان مردی است به نام شعیب بن صالح یا صالح بن شعیب از طایفه بنی تمیم است . لشکر صفیانی را شکست دهد تا این که فرود می آید در بیت المقدس و آماده می کند برای حضرت مهدی سلطنتش را و کشیده می شود به سوی او سیصد نفر اهل شام فاصله بین خروج او و تسلیم امر به مهدی هفتاد و دو ماه است. در یک روایت دیگری هم وجود دارد که پرچم دار حضرت مهدی (عج ) شعیب بن صالح است . حضرت امام باقر ( ع ) فرمودند خروج کند جوانی از بنی هاشم که در دست راستش خالی است و پرچم های سیاه از خراسان بیاید جلوی ایشان شعیب بن صالح است که با اصحاب صفیانی می جنگد و ایشان را شکست می دهد . در یک روایت دیگری ؛ خارج می شود پرچم های سیاه که با صفیانی جنگ میکند و ایشان جوانی است از بنی هاشم در کتف چپش خالی است . علم دارش مردی است از طایفه بنی تمیم که او را شعیب بن صالح گویند . در امام المهدی جلد یک ص ۵۶ از ابی زید نقل می کند که پرچم های سیاه از طرف چین ناحیه ای که ان را ختن گویند خواهد بود در آنجا طائفه ای از اولاد فاطمه از پشت حسین بن علی می باشد در مقدمه لشکرش مردی است کوسج از بنی تمیم که او را شعیب بن صالح گویند. مولدش طالقان است . حضرت امام باقر ( ع ) فرمودند ناچار باید بنی عباس پادشاهی کند پس چون مالک شوند پس فی ما بین اینها اختلاف افتد پس متفرق شوند و امرشان پراکنده شود پس خراسانی و صفیانی خروج کنند این از مشرق و او از مغرب پس با هم به کوفه رسند و احدی از ایشان را باقی نگذارد لشکر سید حسنی احدی از لشکر صفیانی را . پس فرمود خروج صفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال یک ماه و یک روز اتفاق می افتد .
یک صلوات برای سلامتی آقا امام زمان ( عج )