راهی که آن قافله عشق پای در آن نهاد راه تاریخ است و آن بانگ الرحیل هر صبح در همه جا بر میخیزد. و اگر نه، این راحلان قافله عشق، بعد از هزار و سیصد چهل و چند سال به کدام دعوت است که لبیک گفتهاند؟ (شهید سید مرتضی آوینی؛ کتاب فتح خون) #سید_اهل_قلم
توضیحات بیشتر »حیات قلب
حیات قلب در گریه است و آن قتیل العبرات کشته شد تا ما بگرییم ... (شهید سید مرتضی آوینی؛ کتاب فتح خون) #سید_اهل_قلم
توضیحات بیشتر »ناگزیر از انتخاب
هر انسانی را لیلة القدری هست که در آن ناگزیر از انتخاب می شود و حُرّ را نیز شب قدری اینچنین پیش آمد، عمر بن سعد را نیز ... من و تو را هم پیش خواهد آمد ... (شهید سید مرتضی آوینی؛ کتاب فتح خون) #سید_اهل_قلم
توضیحات بیشتر »مفتاح تشنگی
و می دانی، رازها را همه، در خزانه مكتومی نهاده اند که جز با مفتاح تشنگی گشوده نمی شود. (شهید سید مرتضی آوینی؛ کتاب فتح خون) #سید_اهل_قلم
توضیحات بیشتر »رسم فریبکاران
و این رسم فریبکاران است: نام محمد را بر مأذنه ها میبرند اما جان او را که علی است دشنام میدهند. (شهید سید مرتضی آوینی؛ کتاب فتح خون) #سید_اهل_قلم
توضیحات بیشتر »یا ایها الساقی
آن شراب طهور را که شنیده ای، تنها تشنگان راز را مینوشانند و ساقیاش حسین است؛ حسین از دست یار می نوشد و ما از دست حسین. الا یا ایها الساقی ادر کأساً و ناولها... (شهید سید مرتضی آوینی؛ کتاب فتح خون) #سید_اهل_قلم
توضیحات بیشتر »محکم کننده توکل ما
تیرها می بارند تا بین ما و حیات دنیا را، هر چه هست، ببُرند و رشته توکل ما را محكم کنند و ما را به یقین برسانند. (شهید سید مرتضی آوینی؛ کتاب فتح خون) #سید_اهل_قلم
توضیحات بیشتر »اختیار
این چه اختیاری است که برای روی آوردن بدان، باید پشت به اراده حق نهاد؟ (شهید سید مرتضی آوینی؛ کتاب فتح خون) #سید_اهل_قلم
توضیحات بیشتر »غربال ابتلائات
غربال ابتلائات هیچ كس را رها نمی كند و فاش باید گفت، این محضرِ عظیمِ حق، جایی برای پنهان شدن ندارد. (شهید سید مرتضی آوینی؛ کتاب فتح خون) #سید_اهل_قلم
توضیحات بیشتر »